بوی باران ، بوی سبزه ، بوی خاک
شاخه های شسته ، باران خورده پاک
آسمان آبی و ابر سپید
برگهای سبز بید
عطر نرگس ، رقص باد
نغمه شوق پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست
نرم نرمک میرسد اینک بهار
خوش به حال روزگار ...
خوش به حال چشمه ها و دشتها
خوش به حال دانه ها و سبزه ها
خوش به حال غنچه های نیمه باز
خوش به حال دختر میخک که میخندد به ناز
خوش به حال جام لبریز ازشراب
خوش به حال آفتاب
ای دل من، گرچه در این روزگار
جامه رنگین نمیپوشی به کام
باده رنگین نمیبینی به جام
نقل و سبزه در میان سفره نیست
جامت از آن می که میباید تهی است
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار
گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
هفت رنگش میشود هفتاد رنگ ...
سلام آقا مصطفی
خوش اومدی آقا....<<نوشتن انفجار قلب است در سکوت>>
بیا یه سر پیش خودم...سال خوبی داشته باشی.
سلام دوست من
خوب درسته گرچه روزگارخیلی بازیها باهرکس که پاتواین دنیای وانفسامیزاره داره ولی بازمیشه خودمون هم نقشی داشته باشیم تااین بازیهاروکمی به نفع خودمون تغییرشون بدیم فقط اینکارهم نیازبه کمی صبروحوصله وبردباری داره - خوش باشی همیشه