"احلی من العسل" جمله ای ست فراموش ناشدنی که تاریخ هنوز در بیان توصیف آن به انتظارمفسر نشسته است ...
"جوانى به سوى میدان آمد که صورتش مانند قرص ماه بود و به جنگ مشغول شد. ابنفضیلأزدى، شمشیرى بر سرش زد و سر او را شکافت و به صورت روى زمین افتاد و فریاد زد: «یا عَمّاه!»"
گرد و غبار میدان ، فضا را تیره و تار کرده است و عمو تحمل از دست داده...
"حسین(ع) مانند باز شکارى وارد میدان شد و چون شیر غضبناک، بر سر آن سپاه حمله کرد و شمشیر خود را بر ابنفضیل فرود آورد و او دست خود را سپر قرارداد و دستش از مرفق جدا شد و فریادى کشید که لشکریان شنیدند و اهل کوفه حمله کردند تا او را نجات دهند ولى او زیر سم اسبان پامال و هلاک شد.
همین که غبار فرو نشست، دیدم حسین(ع) فرمود: «از رحمت خدا و عنایت الهى دور باد! مردمى که تو را کشتند. روز قیامت کسى که با کشندگان تو مخاصمه کند، جدّ و پدر تو خواهند بود.» پس از آن فرمود:
«به خدا قسم سخت است بر عموى تو که او را بخوانى و او جواب نگوید یا جواب بگوید ولى براى تو سودى نداشته باشد. به خدا قسم امروز روزى است که عموى تو دشمنش زیاد، و یاورش کم است.»"
سلام
وبلاگ قشنگی دارین خسته نباشین ایام شهادت حضرت ابی عبدالله (ع) را خدمتتان تسلیت عرض می کنم