اهورای من

زندگی برگ بودن در مسیر باد نیست.امتحان ریشه هاست؛ ریشه هم هرگز اسیر باد نیست

اهورای من

زندگی برگ بودن در مسیر باد نیست.امتحان ریشه هاست؛ ریشه هم هرگز اسیر باد نیست

خاطره ای از پائولو کوئیلو

براى شرکت در نمایشگاه کتاب شیکاگو که اتحادیه ى کتاب فروشان امریکا برگزار مى کند، به شیکاگو پرواز مى کردم. ناگهان مرد جوانى در راهروى هواپیما ایستاد و گفت:" دقیقا دوازده داوطلب مى خواهم که پس از فرود، هر کدام یک گل سرخ در دست بگیرند. " چند نفر از مسافران دست هاى خود را بالا گرفتند. من هم دستم را بالا بردم، اما انتخاب نشدم. با وجود این توانستم آن گروه را همراهى کنم. پس از فرود، مرد جوان با دختر جوانى در فرودگاه اوهار(OHare) ملاقات کرد. مسافران یکى یکى شاخه هاى گل سرخشان را به آن دختر جوان تقدیم کردند. سرانجام پسر جوان از دختر تقاضاى ازدواج کرد...او هم پذیرفت.
یکى از خدمه ى پرواز به من گفت:" از هنگامى که این جا کار مى کنم، این رویداد رمانتیک ترین حادثه ایست که در این فرودگاه رخ داده است."
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد