اهورای من

زندگی برگ بودن در مسیر باد نیست.امتحان ریشه هاست؛ ریشه هم هرگز اسیر باد نیست

اهورای من

زندگی برگ بودن در مسیر باد نیست.امتحان ریشه هاست؛ ریشه هم هرگز اسیر باد نیست

السلام علیک یا ابا عبدالله

پرسیدم از ماه که چرا قامتت خم است..آهی کشید و گفت که ماه محرم است..گفتم که چیست
محرم؟..با ناله گفت ماه عزای اشرف اولاد آدم است...السلام علیک یا ابا عبدالله

شهادت حضرت قاسم(ع)

"احلی من العسل" جمله ای ست فراموش ناشدنی که تاریخ هنوز در بیان توصیف آن به انتظارمفسر نشسته است ...
"جوانى به سوى میدان آمد که صورتش مانند قرص ماه بود و به جنگ مشغول شد. ابن‏فضیل‏أزدى، شمشیرى بر سرش زد و سر او را شکافت و به صورت روى زمین افتاد و فریاد زد: «یا عَمّاه!»"

گرد و غبار میدان ، فضا را تیره و تار کرده است و عمو تحمل از دست داده...
"حسین(ع) مانند باز شکارى وارد میدان شد و چون شیر غضبناک، بر سر آن سپاه حمله کرد و شمشیر خود را بر ابن‏فضیل فرود آورد و او دست خود را سپر قرارداد و دستش از مرفق جدا شد و فریادى کشید که لشکریان شنیدند و اهل کوفه حمله کردند تا او را نجات دهند ولى او زیر سم اسبان پامال و هلاک شد.
همین که غبار فرو نشست، دیدم حسین(ع) فرمود: «از رحمت خدا و عنایت الهى دور باد! مردمى که تو را کشتند. روز قیامت کسى که با کشندگان تو مخاصمه کند، جدّ و پدر تو خواهند بود.» پس از آن فرمود:
«به خدا قسم سخت است بر عموى تو که او را بخوانى و او جواب نگوید یا جواب بگوید ولى براى تو سودى نداشته باشد. به خدا قسم امروز روزى است که عموى تو دشمنش زیاد، و یاورش کم است.»"

اهداف قیام حسینی

آن وقتى که راه، عوضى شده است و جهالت و ظلم و استبداد و خیانتِ کسانى، مسلمین را منحرف کرده و زمینه و شرایط هم آماده است.
البته دوران تاریخ، اوقات مختلفى است؛ گاهى شرایط آماده است، گاهى آماده نیست. زمان امام حسین؛ آماده بود، زمان ما هم آماده بود. امام، همان کار را کردند؛ هدف، یکى بود. منتها وقتى انسان به دنبال این هدف، راه مى‏افتد و مى‏خواهد علیه حکومت و مرکز باطل قیام کند، براى این‏که اسلام و جامعه و نظام اسلامى را به مرکز صحیح خود برگرداند، یک وقت است که وقتى قیام کرد، به حکومت مى‏رسد؛ این یک شکل آن است یک وقت است که این قیام، به حکومت نمى‏رسد؛ به شهادت مى‏رسد.
آیا در این صورت، واجب نیست؟ چرا، به شهادت هم برسد، واجب است. آیا در این صورتى که به شهادت برسد، دیگر قیام، فایده‏یى ندارد؟ چرا، هیچ فرقى نمى‏کند؛ این قیام و این حرکت، در هر دو صورت، فایده دارد - چه به شهادت برسد، چه به حکومت - منتها هرکدام، یک جور فایده دارد. باید انجام داد؛ باید حرکت کرد.
این، آن کارى بود که امام حسین انجام داد؛ منتها امام حسین (علیه‏السّلام)، آن کسى بود که براى اولین بار این حرکت را انجام داد. قبل از او انجام نشده بود؛ چون قبل از او - در زمان پیغمبر و امیرالمؤمنین - چنین زمینه و انحرافى به وجود نیامده بود، یا اگر هم در مواردى انحرافى بود، زمینه‏ى مناسب و مقتضى نبود. زمان امام حسین، هر دو وجود داشت. در باب نهضت امام حسین، این اصل قضیه است.
پس مى‏توانیم این‏جور جمعبندى کنیم، بگوییم:
امام حسین قیام کرد تا آن واجب بزرگى را که عبارت از تجدید بناى نظام و جامعه‏ى اسلامى، یا قیام در مقابل انحرافات بزرگ در جامعه‏ى اسلامى است، انجام بدهد. این از طریق قیام و از طریق امر به معروف و نهى از منکر است؛ بلکه خودش یک مصداق بزرگ امر به معروف و نهى از منکر است. البته این کار، گاهى به نتیجه‏ى حکومت مى‏رسد؛ امام حسین براى این آماده بود. گاهى هم به نتیجه‏ى شهادت مى‏رسد؛ براى این هم آماده بود.