ظهور و سقوط یک کودتاچی به رغم داشتن پشتیبانی و حمایت دولتمردان آمریکا و غرب و همچنین انجام وظیفههای مشرف برای ایشان، نشان داد که حتی در کشوری مانند پاکستان با این سطح عمومی نیز دموکراسی فصل الخطاب بوده و هیچ گاه کودتا و تحمیل خود نمیتواند بر مردم مسلط شود.
پرویز مشرف در 18 مرداد 1322 شمسی در دهلی به دنیا آمد. وی دوازدهمین رئیسجمهور پاکستان بود. وی در پی کودتا و انتخاباتی که بعدها برگزار شد، تا مدت 9 سال رئیسجمهور پاکستان باقی ماند.
به گزارش سرویس بینالملل «تابناک»، در دوازدهم اکتبر 1999، «پرویز مشرف» از طرف «نواز شریف» صاحب قدرت شد. وی اختیار فرماندهی یک گروه نظامی را در اسلامآباد، پایتخت پاکستان بر عهده گرفت. او مأمور بود تا تلاشهای روزافزون آمریکا در پشتیبانی و حمایت از دولتهای غیرنظامی سست و ضعیف در پاکستان را افزایش دهد.
کودتای بی عیب و نقص دولت «نواز شریف» پس از ساعتها تفکر درباره تصمیمگیری در برکنار کردن ژنرال انجام گرفت و در نتیجه، پرویز مشرف به عنوان فرمانده ارتش نظامی پاکستان برگزیده شد. مشرف در مورد مشکلات سیاسی، کشمکشهای بسیاری با شریف داشت که بیشتر بر سر موضوع کشمیر، مرزهای هیمالیا (منطقهای که در سال 1999 پاکستان و هندوستان یک جنگ دههفتهای بر سر آن داشتند) بود. همچنین چند روز پس از واگذاری قدرت، مشرف در یک مصاحبه تلویزیونی گفت: ارتش هیچگونه قدرتی ندارد!
سیاست خارجی اولیه مشرف بیشتر بر روابط پیش رو با هندوستان متمرکز بود. وی از سوی قدرتهای خارجی در مورد متوقف نمودن حمایتهایش از گروهکهای تروریستی و جنگهای نظامی خانگی و کمرنگ کردن تأثیر هندوستان در منطقه کشمیر تحت فشار بود. مشرف در نخستین دیدار خود در 5 فوریه 2000 با رهبر ایالت کشمیر پاکستان حمایت خود را از گروههای شورشی ایالت کشمیر هند در اردوگاه پناهندگان سیاسی واقع در مظفرآباد پاکستان اعلام کرد.
مشرف در مصاحبههای مطبوعاتی با زبان، ادبیات و فرهنگ خارجی، راحتتر ارتباط برقرار میکرد.
پرویز مشرف در چهاردهم جولای 2001، برای دیدار با «آتال بیهاری واجپایی»، نخستوزیر هندوستان و بازدید از زادگاه کودکی خود در دهلی نو، به آن کشور سفر کرد. خانواده مشرف در سال 1946 مانند میلیونها مسلمان دیگر به خاطر رفتارهای غیراصولی و تفکیکآمیز هند به پاکستان مهاجرت کردند.
کمی پس از حادثه 11 سپتامبر و حمله تروریستی به آمریکا، «کالین پاول» به منظور تصمیمگیری قاطع و مشخص درباره آینده افغانستان، به پاکستان سفر کرد. پاول اقدامات به اصطلاح «جسورانه و شجاعانه» مشرف را در حفظ اسلامآباد از حمله نظامی طالبان ستایش کرد و مشرف نیز در پاسخ گفت: پاکستان از تلاشهای نظامی آمریکا در مورد افغانستان حمایت خواهد کرد.
پرویز مشرف در اکتبر 2001، برای یک استراتژی سیاسی علیه افغانستان فرا خوانده شد. این برنامه به منظور جلوگیری از اقدامات طالبان صورت گرفت. مشرف با «ویم کوک»، نخستوزیر هلند، پیرامون مشکلات ایجادشده توسط پناهندگان سیاسی افغان در پاکستان گفتوگو کرد.
کشمکشهای افغانستان باعث ایجاد مصالحه و آشتی میان آمریکا و پاکستان و هندوستان و رقبای همیشگی منطقه شد. مشرف در مدت دیدار خود از دهلی نو در جولای 2001 به همراه همسر خود از تاجمحل در شمال هندوستان دیدن کرد.
تنشهای موجود بین پاکستان و هند از سال 1998 به وجود آمد؛ زمانی که هند و پاکستان نخستین سلاحهای اتمی خود را آزمودند و رهبران دو کشور به دلیل مسأله کشمیر در سال 2001 در برابر هم قرار گرفتند. مشرف در مدت حضور خود در دهلی نو، روی مزار «مهاتما گاندی»، پدر ملت هندوستان، گلبرگهای رز ریخت و از او تجلیل کرد.
در سیام آوریل 2002، مشرف برای افزایش قوانین خود و گسترش دامنه قدرت ریاستجمهوریاش، در یک رفراندوم شرکت کرد. مشرف در «لاهور» پاکستان گفت: آینده دیپلماسی پاکستان در دستان شماست.
مشرف در سیام آوریل 2002 رأی مورد نظر را در رفراندوم به دست آورد و توانست با به دست آوردن 98 درصد آرا به حکومت خود ادامه دهد.
تجزیه و تحلیلها بر این اصل استوار است که برگزاری رفراندوم، ریسک بزرگی برای مشرف به شمار میرود. این در حالی است که دولت پاکستان، مبلغ 2.3 میلیون دلار کمک مالی دریافت کرد و این در حالی بود که واشنگتن نتیجه رفراندوم را نامشخص میدانست.
مشرف با رفراندوم برگزارشده در پاکستان، توانست اعتبار سابق این دولت را به آن بازگرداند.
در چهارم اکتبر 2002، پاکستان موشکهای بالستیک خود را که قابلیت حمل کلاهک اتمی را داشتند، آزمایش کرد. در این تصویر، مشرف در حال قدردانی از سربازان خود پس از آزمایش موشک «شاهین 1» است.
مشرف در نیویورک در برنامه «دیلیشو» با «جان استوارت» گفتوگو کرد.
مشرف در گفتوگو با «حامد کرزای»، رئیسجمهور افغانستان، با حرکات دست در مکان کنفرانس ریاستجمهوری کابل در ششم سپتامبر 2006 گفتوگو کرد. او پاکستان و افغانستان را کلید متحدان آمریکا در مبارزه با تروریسم خواند و بر پیوستن آنها به یکدیگر تأکید کرد.
در چهارم مارس 2006، پرویز مشرف به همراه جورج بوش در کنفرانس «Aiwan-e-sadr» یا کاخ نخستوزیری در اسلامآباد برای پیوستن پاکستان به آمریکا در اسلامآباد شرکت کرد.
وی بارها خواست خود را فردی مردمی، متقدر و دوستدار ملت نشان دهد. مشرف در حال اهدا کردن چک به قربانیان سیل در منطقه «کامبو سعید» پاکستان در جولای 2007 است. در همان ماه او دستور داد تا مسجد سرخ اسلامآباد توسط نیروی امنیتی ویران شود و این جریان باعث مرگ بیش از صد نفر شد.
مشرف نخستین کنفرانس اضطراری خود را در یازدهم نوامبر 2007 برگزار کرد و در آن در مورد «محمد چاودهاری»، قاضی دادگاه، صحبت کرد و وی را عزل و به زندان انداخت.
پس از عزل رئیس دیوان عالی قضائی پاکستان درگیریهایی در پاکستان روی داد. در این درگیریها صدها وکیل پاکستان دستگیر و روانه زندان شدند.
مشرف در حال پاک کردن اشکهای خود پس از انتخاب شدنش به عنوان رئیسجمهور پاکستان در 29 نوامبر 2007 است.
پس از اعلام پیروزی مشرف در انتخابات، وی از ریاست ستاد ارتش پاکستان کنارهگیری کرد.
در شانزدهم آوریل 2008 در المپیک پکن، مشرف و «یوسف رضا گیلانی»، نخستوزیر، در مراسم افتتاحیه المپیک شرکت کردند.
مشرف در 23 مارس 2008 در رژه مردم (تظاهرات عمومی مردم در روز ملی پاکستان» حضور یافت و در میان مردم سخنرانی و بار دیگر بر دیپلماسیهای خود تأکید کرد.
در دوران پایانی ریاستجمهوری مشرف، «بینظیر بوتو» و «نواز شریف»، دو تبعیدی سیاسی به کشورشان بازگشتند.
ترور بوتو بیشک یکی از مهمترین حوادث پایانی حکومت مشرف بود چراکه همین امر سبب شکستا سنگین حزب حامی مشرف در انتخابات پارلمانی شد.
پس از پیروزی مخالفان مشرف در انتخابات، پارلمان قدرت را در اختیار کابینه گیلانی به عنوان نخستوزیر قرار داد.
سرانجام ژنرال مشرف بازنشسته در یک نشست تلویزیونی که با مردم صحبت میکرد، از ریاستجمهوری کشور کنارهگیری کرده و استعفا داد.